استاد تاریخ فا*کی ( part19 )

‌
‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌📚🖤 استاد تاریخ فا*کی 🖤📚
‌
‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌📚🖤 پارت 19🖤📚
‌
‌ ‌ ‌ ‌‌‌ ‌ ‌🎻 ادامه🎻 :
‌
‌ ‌ ‌ ‌‌{ هنوز ☁ از زبان ا.ت ☁ ‌} :
... : سلام امم صبحت بخیر ا.ت
+ ااعاا سلام صبح توهم بخیر
منو میشناسی مگه
... : اوه ببخشید یادم رفت خودمو معرفی کنم
... : من سونگ هستم هی سونگ
+ اوو (😦) خوشبختم ، منم پارک ا.ت هستم
سونگ : میدونم (😂)
+منو میشناسی؟!
سونگ : ام تازه اومدم اینجا. اهل ایتالیا هستم ، امروز روز اول دانشگاهمه.
سونگ : دانشگاه شما میام
+اها جالب شد
سونگ : من پسر عموی جینا هستم
+ چه عالی
سونگ : (😂)
(😂)

....
‌
‌ویو رسیدن به دانشگاه ،! دم در ! :

سونگ : اول شما بانو💁🏻‍♂️
(😂) ممنون

پسر خوبی به نظر میومد. تا اینجا که متوجه شدم خیلی مهربونه. اوففف یلحظه منو یاد جون انداخت اونم خیلی باهام خوب بود.
سونگ : عا ا.ت
+هوم بله
سونگ : من اول میرم دفتر مدیر. تو زوتر برو کلاس
+ او باش
سونگ : فقط یه چیزی
+ چیشده باز (😂😗)
سونگ : دفتر مدیر کجاست (😂🤦🏻‍♂️)
+ جرررررر (🤣🤣)
+ وایی دلم واییی بسه بسه
سونگ : خب حالا ابرومو نبر دخمل (😏)
+ باش باش ببخشید
+ دفتر مدیر توی راه رو‌ی شماره‌ی 2 هست در اولی از سمت چپ
سونگ : اها ممنون
+ محض اطمینان میگم چون تازه واردی حتما میارنت کلاس ما چون جای خالی داره. پس کلاس ماهم توی راه روی شماره‌ی 5 هست در سومی از سمت راست
سونگ : ممنون باز بانوی زیبا
+ باش باش حالا زبون نریز و برو که منم کلایم دیر شد.
سونگ : اوک پس فعلا👋🏻
+ فعلا👋🏻

ادامه دارد..
حمایت فراموش نشه 🥺👋🏻


"کیوی خشن 🥝🔪